اميرحسين زمانىنيا در یکصدوششمین نشست تخصصی بنیاد باران:
ادامه رفع تحریمها نیاز به قطعنامه شورای امنیت دارد

نشستهای ماهانه-پایگاه تحلیلی بنیاد باران: یکصدوششمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران با موضوع «سیاست خاورمیانهای امریکا در دوران پسااوباما (برجام)»
و با سخنرانی محسن امینزاده و اميرحسين زمانىنيا در محل مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد. در ادامه متن سخنان زمانىنيا آمده است:
دوستان نفتی زیادی را در این جلسه میبینم. البته بوی نفت در حال زیاد شدن است. ظرف ۱۰ روزه گذشته، قیمت نفت حدود ۱۰ دلار افزایش پیدا کرده است. ان شاالله پول این افزایش قیمت، سر سفره مردم نخواهد آمد. ان شاالله این پول جایی رود که مردم خودشان، سفره خودشان را رنگینتر کنند. این پول جایی رود که قرار است کارهای زیربنایی انجام شود. همین یارانهای که سر سفره مردم فرستاده میشود، کافی است. من به مقضای شغل فعلیام، سه روز است که صبح تا شب در این باره صحبت میکنم که برجام چه منافعی برای نفت داشته است. از هیئت اتریشی گرفته تا وزیر انرژی روسیه و بلاروس و اندونزی و دیگران. امروز صبح وزیر انرژی روسیه اینجا بود و همین ساعتها باید تهران را ترک کند. کمیسیون مشترکی داشتیم. آقای مدودف هم در آن جلسه حضور داشت که از سوی شرکت گاز پروم آمده بود. در آن کمیسیون عرض کردم که این برجام است که چنین فرصتی را بوجود آورده است. آن آقایی که در ردیف نخست هم به او جا ندادند و در ردیف دوم نشسته، فردا صبح میتواند شیر گاز روسیه را ببندد تا اروپا یخ بزند. چنین کسانی به ایران میآیند و البته در صندلیهای ردیف دوم قرار میگیرند. برجام بوده که این فرصت را به جمهوری اسلامی داده که چنین جلساتی را برگزار کند و کسانی بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند که وزنه سنگینی محسوب میشوند. وزیر انرژی روسیه، آقای نوواک که در آن جلسه حضور داشت، همراه با آقای زنگنه، در عرض حدود ۱۰ ماه، مهندسی کردند و توافقی را بین اوپکیها و غیراوپکیها بوجود آوردند. تلفنهایی که بین آقای روحانی و آقای پوتین انجام شد، باعث شد که از ۱۰ روز پیش به این سو، تقریبا در آمد نفتی ما روزی بیست میلیون دلار و در آمد نفتی اعضای اوپک، روزی ۳۰۰ میلیون دلار بیشتر شود. درآمد روسها هم حداقل روزی ۱۰۰ میلیون دلار بیشتر خواهد شد. بنابراین، اینکه تمام شرکتهای بزرگ روسی در ایران به دنبال فرصت سرمایه گذاری و کار بودند، یکی از آثار و نتایج برجام بود. دوستان نفتی که در این جلسه حضور دارند، حتما تایید میکنند که خانواده بزرگ نفت ایران، همکاریهای زیادی با روسها نداشته است. اساسا برخی تکنولوژی روسها را قبول نداشته و ندارند. علت این امر ممکن است تا حدودی حرفهای باشد، مقداری هم تعصبات باشد اما به هر حال روسیه کشوری است که اروپا را تغذیه میکند. روسیه امروز حدود ۱۱ میلیون بشکه نفت تولید میکند. کسانی که امروز در اتاق جلسه با روسها بودند، ۹۵ درصد نفت و گاز روسیه را تولید میکنند. بنابراین برجام زنده است و برای نفت ثمرات بسیاری داشته است. ما اسناد خوبی با شرکتهای بزرگ بین المللی، چه آسیایی، چه اروپایی و اخیرا با روسها امضا کردهایم. این اسناد، مقدماتی هستند. اما اگر اسنادی که با روسها امضا شده، تا شش ماه دیگر عملیاتی شود، ارزش سرمایه گذاری آنها در ایران، چیزی حدود ۳۰ میلیارد دلار خواهد شد. البته من اینجا نیستم که در مورد این موضوعات صحبت کنم. من میخواستم بگویم که نفت بهترین استفاده را از فرصتی که برجام ایجاد کرده، انجام داده است. آسانسور چی ساختمان نفت میگفت هفت هشت سالی بود که غیرایرانی ندیده بودم که اینجا بیاید و من بالا و پایین ببرمش. میگفت آقای زمانی، از زمانی که شما آمدهاید (و البته منظورش برجام بود) از بس که این میهمانان خارجی را بالا و پایین میبریم، دیگر سرمان گیج میرود. البته این مزاح بود ولیکن معیاری است از ترددهایی که انجام شده و از علاقه و اشتیاقی که برای سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ایران وجود دارد. صنعت نفت ایران مظلوم است. به این جهت که بعد از پیروزی انقلاب، سرمایه گذاری درست و حسابی در این صنعت نشده است. ما بیش از ۵۰ درصد از کشورمان، هنوز مورد اکتشاف قرار نگرفته و نمیدانیم چه خبر است. آن بخشهایی هم که اکتشاف شده، ما برداشت چندانی نداریم. در دنیا، معیار قدرت و نفوذ، حجم تولید نفت خام است. این حجم تولید نفت خام است که در سطح بین المللی، قدرت و نفوذ به کشوری میدهد. چرا عربستان میتواند این گونه عمل کند؟ چون نزدیک به ۱۱ میلیون بشکه در روز، ظرفیت تولید دارد. روسیه هم همین طور. ذخائر نفتی ما که این اندازه غنی است و مدعی هستیم که ذخائر گاز ما در دنیا رتبه نخست را دارد، الان که نفت در دنیا شق القمر کرده و جامعه انرژی دنیا را به تعجب واداشته، میتوانیم حدود سه میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه تولید کنیم. قبل از برجام، دو میلیون و خردهای تولید داشتیم. اما اینکه بعد از برجام، در چنین مدت کوتاهی توانستیم بازارهای از دست رفته خود را پس بگیریم، واقعا تعجب برانگیز است. البته من این نکته را به جهت اینکه در حال حاضر در صنعت نفت مشغول به کار هستم نمیگویم. همه کسانی که در بازار جهانی انرژی هستند، از بازگشت سریع ایران تعجب میکنند و نوشتند که چطور ایران با سرعت، تولید خود را بالا برد. اما عملا، نسبت تولید ما به ذخایر ناچیز است. این هم اثر سیاستهای ماست که از ابتدای انقلاب، صنعت نفت توسط امریکاییها مورد تحریم بوده و به نحوی ادامه پیدا کرده است. الان هم که مشکلات سرمایه گذاری وجود دارد. در سطح بین المللی منابع مالی محدودتر است. به جهت قیمت پایین نفت و اینکه، رقابت برای جذب میزان سرمایه باقی مانده هم زیاد است. ما هم بعضا کمکی به خودمان برای جذب این سرمایهها نمیکنیم. از اینها بگذریم و به آیسا و برجام برسیم. من فکر میکنم که مسئولین عالی رتبه ما هنوز در روند مذاکره با دنیا و با امریکا هستند. آنچه که سیاستمداران عالی کشور بیان میکنند، نشان میدهد به نحوی در حال مذاکره غیرمستقیم هستند که اگر آیسا تمدید شود، نقض برجام است. تمدید شود یعنی چه؟ یعنی کنگره، مجلس و سنا تصویب کنند؟ اگر اوباما امضا کند، نقض برجام است. اگر اجرایی شود، نقض برجام است. اگر تحریمهایی که بر مبنای برجام به نحوی رفع شده، دوباره برقرار شود، نقض برجام است. همه این موارد را در مطبوعات و رسانهها شنیدهایم. فکر میکنم الان مواضع عمومی ما این است که اگر آقای اوباما، آیسا را امضا کند، نقض برجام است. این موضع علنی کشور است. آن طور که من میفهمم، مذاکره غیرمستقیم علنی بین ایران و امریکا در جریان است. اگر از مذاکره بین مسئولین عالی رتبه ما در سطح علنی با امریکاییها بگذریم، سوال این است که الان در چه وضعی هستیم؟ در وضعی هستیم که آیسا لازم الاجرا است، یک سری از تحریمهای آن را مستثنی کردند و گفتند یکسری از تحریمها را بر مبنای برجام اجرا نمیکنیم. این موقعیت کنونی ماست. اگر فردا، آقای اوباما آن را امضا کند و بلافاصله هم آقای اوباما یا آقای جان کری، کتبا اعلام کنند تحریمهایی که به دلیل برجام اجرا نمیشد، هنوز هم در قانون جدید، اجرا نمیکنم، آن وقت وضعیت چگونه است؟ وضع فردای ما، مثل وضع امروزمان میشود. غیر از آیسا، تحریمهای دیگری هم داریم که اندک اندک وقت تمدید آنها هم میرسد. بنابراین هیچوقت حوصلهمان سر نمیرود. همیشه حرفی داریم که در مطبوعات بگوییم و در مورد آنها صحبت کنیم. تحلیل شخصی من این است که اوباما آیسا را امضا خواهد کرد و تحریمهایی که قول داده بودند اجرا نکنند، آن را هم اعلام میکنند و ارجاع میدهند به وزارت خزانه داری که اجرا نکند. موضوع دیگری که مهم است و هرکس به مقتضای فهم خود میتواند در مورد آن صحبت کند، آقای ترامپ است. یک مساله حقوقی در قانون اساسی امریکا و در عملکرد به قانون اساسی امریکا وجود دارد و آن مساله این است که پیش از آنکه آقای ترامپ به کاخ سفید برود، لازم است که قبل از ۲۰ ژانویه، الکتورها، یعنی آنهایی که رئیس جمهور را انتخاب میکنند و ۵۳۸ نفر هستند، در واشنگتن جمع شوند و به آقای ترامپ یا خانم کلینتون رای دهند. آن جمع است که تعیین میکند که چه کسی به کاخ سفید میرود. همه قرائن و آراء الکتورها، نشان میدهد که آقای ترامپ راهی کاخ سفید خواهد شد. دو بار در طول تاریخ این اتفاق افتاده است. به این ترتیب، فردی که راهی کاخ سفید شده، با شخصی که قبلا الکتورها او را انتخاب کردند، فرق میکرده است. چون انتخاب کنندگان، موظف نیستند به صورت حزبی رای دهند. یعنی اگر من جمهوری خواه هستم و گفتم به آقای ترامپ رای میدهم، روزی که به واشنگتن رفتم، میتوانم بگویم که وجدان من حکم کرد که به این آقا رای ندهم و به دیگری رای دهم. الکتور، از نظر قانونی ملزم نیست که حزبی رای دهد. کارگردانی داریم به نام «مایکل مور» که خیلی لیبرال است. فحشهای زیادی به ترامپ داده بود اما گفته بود که فکر میکنم، علی رغم چیزهایی که میبینم، ترامپ انتخاب شود و نهایتا ترامپ انتخاب شد. تازگیها هم باز همین آقای مور اظهار نظری کرده و گفته که فکر میکنم الکتورها به ترامپ رای ندهند. اینکه ترامپ را تعبیر و تفسیر کنیم، کار مشکلی است. او در زمان مبارزات انتخاباتی، نکاتی را گفته است. از جمله اینکه برجام را پاره میکند و خانم کلینتون را به زندان میاندازد. البته خودش گفته که این کارها را نخواهد کرد و احتمالا، نظام حکومتی در امریکا به سیاستهای ترامپ شکل خواهد داد. منتهی هر طور که فکر کنیم، میبینیم با آمدن آقای ترامپ، احتمالا زندگی برای بسیاری سختتر خواهد شد. خصوصا برای کسانی که واگرایی با نظام بین الملل دارند. وقتی افرادی را که ترامپ انتخاب کرده را نگاه میکنیم، میبینیم که کار سختی است. زمانی تیمی که در واشنگتن تصمیم میگرفت، جان کری و جو بایدن و چاک هیگل و باراک اوباما بودند اما حالا قرار است ترامپ و رکستیلرسون و متیس تصمیم گیری کنند. امروز شنیدم که آقای جان بولتن هم به عنوان معاون وزیر خارجه تایید شده که در آن سمت قرار گیرد. به نظر میآید که آقای ترامپ گفته که بیشتر روسها را درک خواهد کرد و دلیلی ندارد که امریکا تا این حد مشکلات عمدهای با روسها داشته باشد. ظاهرا سرمایه گذاریهای زیادی در روسیه دارد. برای اینکه بدانیم نوع رابطه ما با امریکا و روسیه چگونه خواهد بود، نوع رابطه امریکا و روسیه، بسیار مهم است. در زمان مذاکرات هستهای، روسها هم یک طرف ماجرا بودند. در طول مدت بعد از انقلاب، دیدیم که روسها سیاست همگون و پایداری نسبت به ایران نداشتند. نوع رابطه روسیه و ایران، فرآیندی از رابطه روسیه و امریکا بوده است. کارت ایران، بعضا کارت موثری برای روسها در سیاست بین الملل بوده است. حالا که مساله سوریه و نفت و تحریم اروپاییها علیه روسها هم مطرح است. غرب در شورای امنیت نمیتواند قطعنامهای علیه روسها تصویب و روسیه را تحریم کند. به هر حال این رابطه خیلی مهم و پیچیده است. در حال حاضر، روابط ما با روسها خیلی خوب است. امروز صبح من تعریف و توجیه زیادی کردم از رابطه با روسها و ابراز امیدواری کردم که تا شش ماه دیگر، قراردادهای ما با روسها، امضا شود. الله و اعلم که نوع رابطه امریکا و روسیه چه شود و روسها چه موضعی نسبت به ما پیدا کنند. نکته دیگری که لازم میدانم درباره برجام و آیسا بگویم این است که چنانچه آقای ترامپ بخواهد هزینه بین المللی بپردازد و برجام را نقض کند، به هر بهانهای، از نظر حقوقی و فنی میتواند دست به چنین کاری بزند. اما باید هزینه زیادی برای این کار پرداخت کند. یعنی مکانیسمی که در برجام وجود دارد، این است که چه روشی باید طی کنیم تا این اختلاف بین کشورهای ۱+۵ و اتحادیه اروپا برطرف شود. این روش حدود ۶۰ روز طول خواهد کشید. مذاکره، کمیسیون حل اختلاف و نشست وزرا برای حل اختلاف وجود دارد. اگر اختلاف حل نشد، بعد از ۶۰ روز به شورای امنیت ارجاع خواهد شد. این در صورتی است که امریکا برجام را نقض کرده باشد. ما که قصد نقض کردن برجام را نداریم. امریکا به دلیل اینکه عضو دائم شورای امنیت است، میتواند با بهانه گیری اختلاف را به شورای امنیت ببرند. در آنجا امریکاییها میتوانند کاری کنند که همه تحریمها مجددا برگردد. از نظر تکنیکی، کار پیچیدهای نیست. مکانیسم پیش بینی شده در برجام نیز این امکان را میدهد. به جهت اینکه وقتی همه راههای حل اختلاف طی شد و اختلاف باقی ماند، به شورای امنیت میرود و شورای امنیت برای ادامه وضع موجود، یعنی ادامه رفع تحریمها، باید قطعنامهای تصویب کند. طبیعتا نمیتواند چنین قطعنامهای تصویب کند. چون امریکا مخالف خواهد بود و تحریمها میتواند به صورت خودکار برگردد. برگرداندن تحریمها به تصویب قطعنامه نیازی ندارد اما ادامه رفع تحریمها نیاز به قطعنامه دارد. با این حال تحلیل من این است که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. اجرای برجام به نفع همه از جمله امریکا بوده است. برجام، آبرو برای وجهه بین المللی امریکا خریده است. آن هم از نظر اینکه امریکا در پی چند جانبه گرایی، حل و فصل دیپلماتیک مسائل بوده و در پی جنگ نبوده است. تحلیل من این است که امریکاییها با برجام کنار خواهند آمد اما زندگی با ترامپ در زمینههای دیگر، سختتر خواهد بود. ما برجام را فقط در مورد مسائل هستهای داریم. اما اختلافاتی زیادی با امریکاییها داریم. از حقوق بشر و موشک تا آن چیزی که امریکاییها به آن میگویند حمایت از تروریسم. در مورد همه این مسائل، امریکاییها میتوانند ما را هر روز تحریم کنند. منتهی بر مبنای برجام، نمیتوانند تحریمهایی نظیر تحریم نفت و گاز و انرژی و بانک علیه ما اعمال کنند. اما همان طور که میدانیم، هم کنگره امریکا خیلی خلاقانه کار میکند و احتمالا آقای دونالد ترامپ هم به جهت اینکه تجربه سیاسی ندارد، حتما روشهای عجیب و غریبی برای اذیت ما پیدا خواهد کرد. این مساله اقتضا میکند که ما شرایط خود را در منطقه و در دنیا و در گفتمان خود با امریکا و منابع قدرت بین المللی درک کنیم. عدهای در مطبوعات و رسانههای ما هستند که تحلیل میکنند چون آقای ترامپ سیاسی نیست و تاجر بوده، شاید بتوان بهتر با او کنار آمد. اما موضوع این است که آیا کسی میخواهد با او کنار بیاید و آیا روند گفتوگویی بین ایران و امریکا بوجود خواهد آمد؟ من فکر میکنم که از جهت حفظ صلح و امنیت هم که شده، لازم است که به نحوی، مسیر گفتوگویی با آقای ترامپ باز باشد. به این جهت که همه درگیریها در دنیا، با برنامه ریزی شروع نشده است. بعضی از درگیریها، اتفاقی هم رخ داده و برای جلوگیری از آنها، خوب است که مسئولین عالی ما به چنین جمع بندی برسند که مسیر گفتگویی در مواقع بحرانی وجود داشته باشد. هرچند که ما مسیر گفتگوی علنی زیاد داریم. هر روز در ایران سخنرانی است. از سیاسیون تا نظامیها، همه سخنرانی میکنند و همه به موضوع امریکا علاقه مندند و در مورد آن صحبت میکنند. اما حسن تدبیر اقتضا میکند که با آقای ترامپ، با دقت بیشتری رفتار و گفتار کرد. امیدواریم که اوضاع و احوال از آنچه که الان داریم، بهتر شود.
پایان پیام
نظرات