بنیاد باران
سعید متصدی در یکصدونوزدهمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران:
احترام به خواستهای جامعه محلی، بهترین روش حفظ محیط زیست است

ما پروژههایی داریم که مردم نمیخواهند. دوست ندارند آن پروژه در آنجا اجرا شود. طبیعت خود را بیشتر میخواهند. یا پروژههایی داریم که برعکس است. ما با هر دوی این نظرات روبهرو بودیم. پروژهای داریم که مردم میگویند ما نه جنگل میخواهیم، نه آب میخواهیم، ما شغل میخواهیم، درآمد میخواهیم، این صنعت اینجا زده شود. به هر دوی اینها باید احترام گذاشت. ما پروژههایی داریم که مردم نمیخواهند. دوست ندارند آن پروژه در آنجا اجرا شود. طبیعت خود را بیشتر میخواهند. یا پروژههایی داریم که برعکس است. ما با هر دوی این نظرات روبهرو بودیم. پروژهای داریم که مردم میگویند ما نه جنگل میخواهیم، نه آب میخواهیم، ما شغل میخواهیم، درآمد میخواهیم، این صنعت اینجا زده شود. به هر دوی اینها باید احترام گذاشت.
نشستهای ماهانه-پایگاه تحلیلی بنیاد باران: یکصدونوزدهمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران با سخنرانی سعید متصدی و معصومه ابتکار با موضوع «بررسی برنامههای محیط زیست ایران» در محل مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد. در ادامه متن کامل سخنرانی نخست، سعید متصدی، آمده است:
در این وقت گزارشی از محیط زیست ایران در بخش محیط زیست انسانی ارائه خواهم کرد. این گزارش مستند است و در کتابی تحت عنوان گامی سترگ در راستای اعتلای محیط زیست کشور منتشر شده است. این کار بزرگ حاصل تلاش همه عزیزانی است که از سال 92 تا 96 در سازمان حفاظت محیط زیست تحت رهبری سرکار خانم دکتر ابتکار کار کردند و البته دستگاههای مختلف، مردم و همه اقشار که در این موفقیت نقش داشتند. شاید امروز وقتی بحث از محیط زیست میکنیم، همه ما به سمتی میرویم که این یک موضوع لاینحل است، یا به عبارتی، مشکلی است که ما قادر به حل آن نیستیم. همیشه وقتی آلودگی هوا اتفاق میافتد یا وقتی که مشکلات طبیعی مانند سیل و مسائل مختلف را داریم، اینها همه تخریب زیست را به دنبال دارد، آخرین کاری که میکنند میگویند این از توان ما خارج است. گزارشی که من خدمت شما بزرگواران ارائه میکنم نشان میدهد که اینطور نیست و ما میتوانیم محیط زیستمان را حفظ کنیم، میتوانیم آلودگی هوا را کاهش دهیم، میتوانیم محیط زیستی سالم برای نسل فعلی و نسلهای آینده داشته باشیم. اینها همه در گرو برخی فعالیتها خواهد بود. فعالیتهایی که تلاش بسیار زیادی میخواهد. به عبارتی دانش، تخصص، تعامل و همکاری میخواهد که اگر اینها را داشته باشیم، به راحتی میتوانیم به هدف خودمان که اعتلای محیط زیست است برسیم. ما فعالیتی را از سال 92 شروع کردیم تا سال 96، یعنی تا شهریور امسال. قدم اول این فعالیتها، داشتن یک برنامه بود، برنامهای که دارای مشخصات کامل علمی یک برنامه بود، برنامهای شامل چشمانداز، سیاست، راهبرد و...ما خود را ملزم به اجرای آن برنامه کردیم. برنامه یا چشماندازی که برای این چهارسال پیشبینی شده بود، چنین بود: دستیابی به کیفیت مطلوب محیط زیست، ارتقای سطح سلامت مردم، پویایی اکوسیستمها با بهره گیری از دانشمحوری، تخصصگرایی، قانونمداری و تعامل هوشمندانه زیست محیطی و در نهایت، التزام به پاسخگویی. تمام این موارد در قالب راهبردها و در قالب سیاستهایی تنظیم شد. ما ملزم به اجرای آنها شدیم تا بتوانیم آیندهای بهتر و مناسبتر برای مردم رقم بزنیم. شاید این سیاستها زیاد به گوش ما خورده، راهبردها را زیاد میشنویم، اما چرا در برخی موارد با مشکل روبهرو هستیم؟ علتش این است که التزام به آنها نداشتیم. ما مینویسم اما کم اجرا میکنیم. در بغرنجترین موارد، اگر نوشتیم و اجرا کردیم، قطعا به موفقیت میرسیم. اگر بخواهم شروع کنم، با مهمترین بخش محیط زیست انسانی، با بخش هوا شروع میکنم. هوایی که امروز رئیس سازمان میگوید باید دعا کنیم تا هوا خوب شود. قطعا دعا، سازوکار بسیار خوبی است، اما همیشه میگویند از شما حرکت، از خدا برکت. بدون حرکت قطعا نمیشود. کارهایی که در آن چهارسال انجام دادیم، شامل اصلاح و بازنگری قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، بعد از 20 سال بود. سال 74 تصویب شد، سال 96 موفق شدیم آن را از عنوان منفی، به یک عنوان مثبت تبدیل کنیم. قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، تبدیل شد به قانون هوای پاک. حتا در عنوان هم دقت کردیم. محورهای بسیار زیادی از جمله مشکلاتی که در ارتباط با این 20 سال فعالیت بود. افتخار این را داشتم که در دوران اصلاحات به عنوان مدیرکل آلودگی هوای کشور خدمت کردم. در یک فاصله هشت ساله مجددا به سازمان برگشتم. از تمام آن تجربه استفاده کردم و امروز نتایج این تجربه را خدمت شما عرض میکنم. قانون هوا اصلاح شد. ما راهکارهای کاهش آلودگی هوای کشور را در اولین جلسات دولت یازدهم مطرح کردیم و در تاریخ دهم اردیبهشت 93، نه راهکار اساسی با 47 زیرراهکار در قالب همان سیاستها و راهکارهایی که تدوین کرده بودیم، مصوب دولت شد. اینها را با جدیت دنبال کردیم و موفقیتهای بسیار خوب از جمله ارتقای استانداردها، از جمله حذف بنزین پتروشیمی، استفاده بیشتر از گاز در نیروگاهها، خودروسازی و مسایل دیگر را دنبال کردیم، و به جایی رسیدیم که بعد از 1500 روز اندازهگیری آلودگی هوا در تهران، شیب آلودگی به سمت پایین رفت. از روزهای بسیار آلودهای که ما در تهران داشتیم، فاصله گرفتیم. در سال 92 تهران، 160 روز آلوده داشت. در پایان سال 95، تعداد روزهای آلوده تهران به 89 روز رسید. شاید اینها اطلاعاتی باشد که به دلیل بیمهری صدا و سیما نسبت به سازمان حفاظت محیط زیست در چهار سال گذشته، به اطلاع مردم نرسیده است. ما اینها را منتشر کردیم و در اختیار مردم قرار دادیم. امروز من افتخار این را دارم که این اطلاعات را خدمت شما ارائه کنم. 160 روز به 89 روز رسید. عدهای به ذهنشان میرود که باد و باران و مه و خورشید و فلک در کار بودند شاید این اتفاق افتاد. بله، ما سالهایی را داشتیم که آلودگی هوا کمتر از سال قبلش بوده اما این نوسان در این سالها به هیچ وجه دیده نمیشود. نوسان شرایط جوی در این برنامه دیده نمیشود. چرا؟ به خاطر این که برنامه اجرا شده است. ما سال به سال بهتر از سال قبل بودیم و از 160 روز به 89 روز در شهر تهران رسیدیم. اگر اطلاعات امروز تهران را بگویم واقعا باید تاسف خورد. چون امروز یعنی تا 25 دی ماه، نسبت به سال 95، 11 روز در سال 96، آلودگی هوای تهران افزایش پیدا کرده. چرا؟ مگر زمستان 93، 94، 95 با 96 متفاوت بوده؟ زمستان، زمستان بوده. وقتی که سیاستها و برنامهها دنبال نمیشود، یک دفعه اسب سرکش آلودگی هوا رم میکند و در یک سال، 11 روز تا امروز افزایش آلودگی در سال 96 داشتیم. یعنی نصف ماه. اما آن چهار سال کیفیت هوا در تهران 19 درصد بهتر شده بود، اصفهان 50 درصد افزایش بهبود کیفیت هوا داشته و... هیچ وقت باور نمیکنیم این اتفاقات افتاده باشد. اما ایستگاههای پایش کشور، این اطلاعات را ثبت کرده است. غیر از شهر اهواز، بقیه کلانشهرها وضع مطلوبی داشتند. شهر اهواز هم به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن کانونهای گرد و غبار داخلی و خارجی، وضعیت استانداردی نداشت. تاکید میکنم گرد و غبارهای داخلی چون همه میدانیم که گرد و غبار، نتیجه مدیریت ناصحیح آب، خاک و گیاه است. این مشکل غیرقابل حل نیست. آن موفقیتها تاثیر چه بود؟ برنامه ما بر چند محور استوار بود. یک، اصلاح سوخت. دو، کنترل صنعتی و کاهش آلودگی صنعتی و مراقبتهای صنعتی و تعامل با صنعت، نه تقابل با صنعت. تجربه تعامل، این وضعیت را برای ما رقم میزند. همیشه سعی کردیم طوری با صنعت برخورد کنیم که این صنعت، آلودهکننده است، پس باید آن را ببندیم، تعطیل کنیم و برای آن جریمه در نظر بگیریم. ما براساس چشماندازمان که تعامل هوشمندانه بوده با صنعت تعامل کردیم. پاسخ صنعت هم مثبت بود: افزایش سیستمهای کنترلی.
یکی از اقدمات مهم دیگر، توزیع سوخت یورو 4 بود. در سال 92 علیرغم گفتههای دولت قبلی مبنی بر توزیع بنزین یورو 4، هیچ گونه بنزینی توزیع نمیشد، اما در سال 95 به طور متوسط 80-85 درصد بنزین یورو 4 فقط در کلانشهرها توزیع میکردیم. در پایان خرداد امسال 15 شهر دیگر هم به آن اضافه شد که بنزین یورو 4 توزیع شود. عامل اصلی آلودگی، سوختی است که باید استاندارد باشد. 26 درصد گاز مصرفی نیروگاهها افزایش پیدا کرده است. در سال 92، 56 درصد نیروگاههای ما گاز میسوزاندند، 44 درصد مازوت میسوزاندند. در این دوره، آن را به 92 درصد گاز رساندیم. گفتنش خیلی ساده است ولی خیلی تلاش میخواست، خیلی سخت بود اما شد. امسال میبایست به صفر برسانیم یعنی صد درصد گاز نیروگاههای کشور توسط وزارت نفت تامین شود. این روندها اگر ادامه پیدا میکرد، ما امروز وضعیت مطلوبی در تهران و دیگر شهرهایمان داشتیم. چون برنامه کاهش آلودگی هوای کشور، صرفا مربوط به تهران یا مربوط به کلانشهرها نیست. به خاطر بنزین پتروشیمی که حذف کردیم، ده میلیون لیتر در روز صرفهجویی داشتیم، ده میلیون لیتر بنزین پتروشیمی یعنی 50 درصد بنزن. بنزین یعنی عامل اصلی سرطانزا. 50 درصد بنزین پتروشیمی در سال 89-90 بنزن بوده. بهترینش که در سال 92 بوده، ده درصد بنزن داشت. میزان بنزن اندازهگیری شده در سطح شهر تهران در میدان تجریش در یک دور، هزار P3 بوده است. استانداردش را بگویم واقعا آدم وحشت میکند. استاندارد آن 5 P3 است. 5 قسمت در بیلیون. هزار واحد بوده. این را به 300 رساندیم با حذف بنزین پتروشیمی. من به مجلس رفته بودم چون تمام بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، اصل نود مجلس، با این بحث مخالف بودند. وقتی رفتم، نماینده بوشهر گفت شما ادعا میکنید در تهران مصرف شده. در تهران مصرف نشده. چرا این را اعلام میکنید؟ گفتم فردی که در حوزه انتخابیه شماست که بوشهر است، با یک فرد تهرانی هیچ فرقی نمیکند. همه ما مسئولیم که این آلودگی را کاهش دهیم. فرقی نمیکند. بوشهری، سیستانی، کرمانی، تهرانی فرق نمیکند. ما همه ایرانی هستیم و باید این را کم میکردیم. بحث بعدی، گازوئیل بود. گوگرد گازوئیل، 7 هزار bpm بود. امروز در کلانشهرها زیر 50 bpm است. یعنی تولید اکسیدهای گوگرد، کاهش پیدا کرده. یکی دیگر از مسایلی که مطرح بود، توزیع گازوئیل یورو 4 در کلانشهرهای کشور بود.
مساله بعدی در بحث آلودگی هوا، خودروهای کشور بود. سال 92 میگفتند همه خودروها یورو 4 هستند. همه را چک کردیم، هیچ کدام یورو 4 نبودند. یک سال به آنها مهلت دادیم. همه را یورو 4 کردیم. هم از نظر خروجی اگزوز و هم دیگر متعلقات یورو 4. به طور کامل، هر روز بر اجرای استانداردسازی خودروها نظارت میکردیم. شاید به عنوان یک تولیدکننده و یک عامل آلودهکننده برای ما مهم باشند اما علتش باز هم سوخت بود. شما سوخت ناسالم را در خودروی یورو 6 هم بریزید، باز هم آلودگی دارد. لذا ریشه کار و منشا کار را پیدا و اصلاح کردیم. بحث دیگری که وجود داشت، موتورسیکلت بود، بلای جان جامعه ما. متاسفانه بسیاری از تصادفات منجر به مرگ هم مربوط به موتورسیکلتهاست. آلودگی یک موتورسیکلت یورو 2، کاربراتوری، معادل 5 خودوری یورو 4 است. ما در اولین قدم، استاندارد اینها را بالا بردیم و یورو 3 کردیم. بعد، با فشار بسیار زیاد، علیرغم عدم تمایل صنعت، به اجبار سازمان محیط زیست، کاربراتور را به طور کامل از ایران حذف کردیم. در دوران اصلاحات موتورسیکلتهای دوزمانه را حذف کردیم. در سال 95، کاربراتوری را حذف کردیم تا بتوانیم آلودگی آن را کاهش دهیم. حدود مجاز معاینه فنی که از سال 74 اصلاح نشده بود، اصلاح کردیم. سیستم یکپارچه معاینه فنی، سیمفا را راه اندازی کردیم که هیچ گونه تقلبی نتواند در معاینه فنی اتفاق افتد. تمام سیستمها مکانیزه است. وزارت کشور تلاش بسیار زیادی کرد و این اتفاق افتاد. خودروهای فرسوده شاید یکی از نقاط کور سیستم ما باشد. خودروی فرسوده که در طول 4 سال 92 تا 96 از رده خارج شد، معادل 45 درصد کل خودروهای فرسوده است که در ایران خارج شد. 915 هزار در کنار 1.9 میلیون خودرو. اصلاح یک مصوبه بسیار ساده تا حد زیادی به مشکل آلودگی هوا کمک کرد. چون در دوره قبل به جای این که خودروی فرسوده را اسقاط کنند و پلاک خودروی جدید را بدهند، پولش را میگرفتند. میگفتند 2.5 میلیون بدهید ما مجوز شمارهگذاری خودرو را میدهیم. این مصوبه را لغو کردیم. در طول سال اول یعنی 93، 350 هزار خودرو از رده خارج شد. برای این که این غده سرطانی باقی نماند، در قانون هوای پاک، مادهای است که برای همیشه مشکل خودروی فرسوده ایران را حل میکند، آن هم بیمه فرسودگی است. ما در هیچ کشوری نداریم. ولی کشور ما شرایط خاص خودش را دارد. چون نمیتوان به مردم فشار آورد که مثلا برای ماشینی که 2 میلیون میارزد، به او بگوییم 20 میلیون ماشین بخر. پس باید او را کمک کنیم. چه کسی باید کمک کند؟ دولت باید کمک کند. دولت خودش مشکل دارد و نمیتواند. پس باید با مکانیزمهای مختلف که از جمله مکانیزم بیمه بود، این را در قانون هوای پاک گذاشتیم و آیین نامه آن بایستی تصویب میشد که 3 ماه از آن گذشته و هنوز تصویب نشده و امیدوارم که تصویب شود. این برای همیشه مشکل خودروی فرسوده ایران را حل میکند. دیگر مشکلی نخواهیم داشت. چون خودرو بیمه میشود، در پایان عمر ماشین، مالک از بیمه، ماشین خود را میگیرد نه از دولت. نه این که بگوییم حالا 10 میلیون کمک بلاعوض میدهیم، دو میلیون وام میدهیم و بقیه آنها.
کار دیگری که انجام شد، تعاملات بینالمللی بود. یکی از مهمترین مشکلاتی که با آن روبهرو هستیم، تغییر اقلیم است. امروز، نتیجه تغییر اقلیم را در ایران میبینیم. خشکسالیها، سیلابها، نه در ایران که در دنیا میبینیم. ما در طول این دوره، سند ملی تغییر اقلیم ایران را تدوین کردیم. سند مشارکت ایران در کاهش گازها گلخانهای دنیا را تدوین کردیم. سندی را تحت عنوان اقتصاد کمکربن که مصوبه دولت شد و قرار شد به عنوان بخشی از برنامه ششم توسعه اجرا شود، مصوب شد. برای این که ما نهمین یا به عبارتی هفتمین تولیدکننده گاز گلخانهای در دنیا هستیم. اگر قرار باشد با این شکل پیش برویم، ما نفرات اول و دوم خواهیم شد. پس باید کشور ما به این سمت میرفت. یکی از موفقترین بخشهای بینالمللی که روی آن کار شد، همین بخش بود. اینها همه، آینده کشور را در جامعه بینالمللی، گارانتی میکند. همه کشورهای دنیا، درصد حذف خود را حداقل 15 درصد گذاشته بودند. ما این را 12 درصد گذاشتیم، 4 درصد بدون شرط، 8 درصد با شرط. 3 شرط عمده. یک، حذف تحریمها، دوم، انتقال تکنولوژی، سوم، کمک مالی. این را دبیرخانه کنوانسیون تغییر اقلیم پذیرفت. این یکی از مواردی بود که باز جزو موفقیتها بود. پروژههایی را در قالب cdm یا توسعه مکانیسم پاک، حمایت کردیم. از زمانی که پروتکل کیوتو را در سال 83 پذیرفتیم تا سال 92، فقط توانسته بودیم 5 پروژه را از کمکهای بین المللی استفاده کنیم. در این دوره، هشت پروژه با کمک بینالمللی تعریف کردیم و استفاده کردیم. جای تاسف است که کشور ما نتوانست از سال 84 تا 92، کمکهای مالی بسیار زیادی که در قالب این کنوانسیون بود بگیرد. اما ما در سالهای 92 تا 96 سعی کردیم این عقبافتادگی را جبران کنیم. اقداماتی در زمینه گرد و غبار انجام دادیم که همیشه موضوعات بغرنج زیستمحیطی است. بزرگترین کنفرانس بینالمللی را با حضور 30 تا 40 کشور در ایران برگزار کردیم و سند ملی مقابله با گرد و غبار و سندهای استانی را تدوین کردیم و در بسیاری از جاها، فعالیتهایی را شروع کردیم که به هیچ وجه در سالهای قبلش به آن توجه نکرده بودند. فعالیتهایی مثل گیاهکاری، حتی مالچپاشی برای این که به طور موقت میتواند مسئله گرد و غبار را کنترل کند. پخش سیلاب را داشتیم. فقط در یک سال در خوزستان، 6هزار هکتار را با کمک وزارت جهاد کشاورزیف مالچپاشی و نهالکاری کردیم. در صورتی که سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان نظارتی است. اجرایی نیست. اینها همه بخشهایی از آن برنامه اصلی بودند که در این مدت اجرا شد. 4 مصوبه، سه مصوبه دقیقا از مجمع عمومی سازمان ملل در ارتباط با گرد و غبار، در ارتباط با ایران گرفتیم. یکی هم از کمیسیون اقتصادی اجتماعی سازمان ملل. یک اجتماع منطقهای و بینالمللی را تلاش میکردیم که به وجود آوریم تا کشور ما سود ببرد. چون این مسئله به غیر از مسایل داخلی و کانونهای داخلی که داریم، بحث کانونهای خارجی آن بسیار مهم هستند. کانونهایی که از سوریه، اردن، عراق و عربستان به سمت ما میآیند. همچنین در ترکیه اقداماتی در زمینه کنترل آب دجله انجام شده که تیجه آن را در خشکسالیها و گرد و غبار عراق و کشور خودمان میبینیم. لذا این بحث گرد و غبار، لازم بود از طریق مجامع بینالمللی بیشتر پیگیری شود تا داخلی. هر چند در داخل هم ما بودجه بسیار خوبی را سالیانه برای این کار در نظر گرفته بودیم و آن را صرف کنترل کانونهای داخلی میکردیم.
بحث بعدی که تعامل صنعتی و محیط زیستی را میطلبید، بحث پروژههای توسعه است. همیشه همه کسانی که در فعالیتهای صنعتی و توسعهای کار میکنند، فکر میکنند محیط زیست، جلوگیریکننده از فعالیت آنهاست. ما فرایندی را تعریف کردیم که بتوانیم محیط زیست را حفظ کنیم، صنعت را توسعه دهیم و نقطه تعادل بین این دو را به دست آوریم. نقطه تعادل آنها در گزارشی تحت عنوان گزارش ارزیابی زیستمحیطی است. گزارشی که نمیخواهد بگوید فقط صرفا محیط زیست و نمیخواهد بگوید صرفا صنعت. بل که تعامل و تعادل بین این دو است. جاهایی بایستی از محیط زیست کوتاه آمد، جاهایی از صنعت کوتاه آمد تا اینها به تعادل برسند و اجرا شود. یک فرایند بسیار ناقصی در سازمان محیط زیست انجام میشد که این را اصلاح کردیم. در طول این چهار سال، 294 پروژه را بررسی کردیم. به 104 پروژه موافقت یا موافقت مشروط دادیم و با قدرت میگویم 69 مورد را رد کردیم. چون اگر با آنها موافقت میشد، توسعهای که برای کشور نداشتند هیچ، محیط زیست را هم از بین میبردند. نمونه آن، 15 سد است که تعریف شده بود اما آب نداشتند. یک نمونه آن را مثل میزنم، سد شفارود بود. البته آن را مجوز دادیم ولی با شروطی. سد شفارود را برای آب آشامیدنی رضوانشهر و تالش در نظر گرفته بودند. 350 هکتار جنگل هیرکانی چند هزار ساله از بین میرفت. وقتی آن را بررسی کردیم، دیدیم فقط میتواند با 90 هکتار این اتفاق بیافتد و با 90 هکتار موافقت کردیم. 350 هکتار به 90 هکتار رسید. پروژههای بسیار زیادی که شاید اگر بخواهد نام ببرم و کارهایی که در این زمینه انجام شد، میبینیم اینها نه تنها کمکی به توسعه کشور نمیکردند، بلکه بیتالمال و حقوق این مردم را پایمال میکردند. چرا به خاطر 90 هکتار، 350 هکتار را از بین ببریم؟ پروژههای صنعتی که آب نداشت، مردم آنجا آب آشامیدنی ندارند، میخواهیم آنجا احداث کنیم. پروژههای عدیده فولاد. نمونه آن را در یزد و کرمان میبینیم. پروژههایی که در شعاع 40-50 کیلومتری، به چهار کارخانه قولاد مجوز داده بودند. اینها چطور میتوانند اجرا شوند؟ صنعت کشور ما باید صنعتی باشد که بتواند کار خودش را خوب انجام دهد. اصلا محیط زیست را کنار بگذاریم. صنعتی که آب ندارد، الان صنعت سیمانی را سراغ دارم که با تانکر برای آن آب میبرند. این چه نوع توسعهای است؟ شاید امروز از لفظ توسعه پایدار، فقط همین را میدانستیم. ولی وقتی داخل این موضوع میآییم و پروژهها را بررسی میکنیم میبینیم هیچ کدام از آنها پایداری ندارند. این بود که ما 69 مورد را رد کردیم. من همیشه دفاع کردم از آنهایی که مجوز دادم و از آنهایی که رد کردم. هیچ وقت سعی نکردم ترازوی محیط زیست بر صنعت یا صنعت بر محیط زیست بچربد. بل که سعی کردیم تعادل را پیدا کنیم. جلسات بسیار زیادی در استانها تشکیل شد. یکی از مسایل بسیار مهمی که میبایست به آن توجه میکردیم، جامعه محلی و نظرات مردم در آن منطقهای است که پروژه میخواهد در آنجا اجرا شود. ما همیشه در سطح تصمیمگیرندگی میگوییم ما تصمیم میگیریم که اجرا شود، مردم هم حتما میفهمند، ما بهتر از آنها میفهمیم. نه اینطور نیست. ما پروژههایی داریم که مردم نمیخواهند. دوست ندارند آن پروژه در آنجا اجرا شود. طبیعت خود را بیشتر میخواهند. یا پروژههایی داریم که برعکس است. ما با هر دوی این نظرات روبهرو بودیم. پروژهای داریم که مردم میگویند ما نه جنگل میخواهیم، نه آب میخواهیم، ما شغل میخواهیم، درآمد میخواهیم، این صنعت اینجا زده شود. به هر دوی اینها باید احترام گذاشت. ما این احترام را به جامعه محلی گذاشتیم. حتی در بحث حفظ مناطق محیط زیستی، حفظ مناطق چهارگانه محیط زیستی که ده درصد از خاک ایران است، بهترین راه، سپردن آن به دست جامعه محلی است. او بهتر میداند این پلنگ و آهو و یوزپلنگ چقدر ارزش دارد. ما متوجه میشویم. اما ما دستی بر آتش داریم. او در خود آتش است و میداند باید چه کار کند. لذا احترام به جامعه محلی، یکی از مسایلی بود که در بحثهای توسعهای به آن توجه کردیم.
برای این که ببینیم دولت چه کار میکند، فرایندی که از دوره اصلاحات شروع شده بود، ادامه دادیم، کاری تحت عنوان کارنامه زیستمحیطی که سالانه دستگاههای دولتی را از نظر مصرف انرژی، مصرف کاغذ، مصرف آب و مصرف سوخت بررسی کردیم و به همه دستگاهها رتبه دادیم. جالب است بدانید درسال اول، رتبه خودمان یک شد. واقعا در سازمان مجیط زیست کار کرده بودیم. همه میگفتند پارتیبازی کردید. سال بعد که رتبه ما 4 شد، هیچ کس نمیگفت پارتیبازی کردید. همان اصل کاری خودمان را رعایت کرده بودیم. یک سال اول شدیم، یک سال چهارم شدیم. فرقی هم نمیکرد چون کار نکرده بودیم، کمتر کار کرده بودیم و رتبه چهارم را گرفته بودیم. بحث دیگری که شاید در این دوره، کمک بسیار زیادی به صنعت کرد، بحث صنعت سبز بود. گواهینامهای سازمان محیط زیست تحت عنوان صنعت سبز میداد که این گواهینامه داخلی بود. به هیچ وجه برد بینالمللی نداشت. ما تلاش کردیم، سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل، یونیدو، و GIZ آلمان که یکی از بزرگترین موسسات محیط زیستی است را در این گواهینامه و در این لوح مشارکت دهیم و واحدهایی که این لوح را میگرفتند، میتوانستند و توان رقابت در بازارهای بینالمللی که محصول سبز تولید میکنند، داشتند. کار دیگری که در جهت همان التزام به پاسخگویی انجام دادیم، این بود که شبکه پایش آلودگی هوای کشور را web-base کردیم و الان اطلاعاتش در اختیار همه است. 190 ایستگاه پایش آلودگی هوا در کل کشور داریم که همه اینها در قالب وب، الان به هر ایستگاهی بروید، میدانید که وضعیت آلودگی هوا در آنجا چیست. یعنی احترام به مردم. یعنی پاسخگویی به مردم و اینکه همه دسترسی آزاد به اطلاعات زیستمحیطی باید داشته باشند. این اطلاعات از طریق شبکه پایش آلودگی هوا به اطلاع آنها میرسید. از دیگر اقدامات ما افزایش 21 درصدی ایستگاهها بود. 120 درصد پایش برخط رودخانهها را افزایش دادیم. با خرید ایستگاههای رودخانهای. ما 4-5 ایستگاه رودخانهای داشتیم در سال 92. درسال 95 این را به 44 دستگاه رساندیم که اطلاعات رودخانههای کشور را بگیرند. فقط بحث هوا نیست. محیط زیست انسانی شامل آب، خاک، هوا، توسعه و آلودگیهاست. همه اینها میبایست در قالبهای مختلف خود به آنها رسیدگی میشد. بحث پایشهای خوداظهاری را میبایست انجام دهیم. 75 درصد پایش خوداظهاری را افزایش دادیم. این یک نمونه از تعامل با صنعت است. خوداظهاری یعنی خود صنعت اعلام کند چقدر آلوده است. ما با داشتن 400 ایستگاه و آزمایشگاه معتمد، این کار را مدیریت کردیم. 75 درصد خوداظهاری صنعتی بیشتر شد. نه این که ما آنها را کنترل کنیم. خودشان اطلاعات خود را میدهند. همچنین پایشها در زمینه آنالیز سوخت و مسایل دیگر داشتیم. توانمندسازی آزمایشگاههای سازمان حفاظت محیط زیست. بالاخره وقتی کسی ناظر است باید توانمند باشد. باید بتواند از عهده وظیفه خود برآید. این وظیفه، یکی مسایلش داشتن تجهیزات مناسب است. ما در طول این چهار سال تلاش کردیم تجهیزات بهروزی را برای سازمان محیط زیست و برای آزمایشگاههای سازمان محیط زیست فراهم کنیم. مجبورشان کردیم آزمایشگاههای خود سازمان محیط زیست هم استاندارد 17025 که مخصوص آزمایشگاههای رفرنس است را بگیرند. یعنی خود سازمان حفاظت محیط زیست هم باید خودش را کنترل کند، نه اینکه فقط نظارت بر دیگران داشته باشد، بلکه بایستی نظارت بر خودمان را هم انجام میدادیم. کارهای مختلفی در ارتباط با آب و خاک انجام شد. بحث رودخانهها، بررسی رودخانهها، برنامه احیای رودخانههای مهم کشور، یکی دیگر از مسایلی بود که در این دوره پیگیری شد. مهمترین آنها رودخانه کارون بود که از شورای عالی آب، مصوبه بسیار خوبی گرفتیم مبنی بر تامین بودجه برای کاهش آلودگی آن، برای حفظ میزان دبی آن و هیچگونه مجوزی برای انتقال بین حوزهای آب و استفاده از سرشاخههای کارون داده نشد. چون کارون، خودش مریض است. کارون آب ندارد. لذا میبایست سازمان، کارون را حمایت میکرد. هر چند که وزارت نیرو، خیلی مجوزها و تخصیصهای آب را از کارون داده بود، از جمله پروژههای مختلف در چهارمحالوبختیاری. جلوی تمام اینها را با مشقت بسیار زیاد، گرفتیم. برخی را خود وزارت نیرو حذف کرد. برای این که رودخانههای ما، رودخانههای بسیار شکنندهای هستند. هم از نظر میزان آب و هم از نظر کیفیت آب. اینها مسایلی است که در این رابطه انجام شد.
توسعه تصفیهخانههای صنعتی، یکی دیگر از مسایلی بود که ما رشد 38 درصدی داشتیم. توسعه فاضلابهای بیمارستانی که میبایست به عنوان یک منبع مهم آلودهکننده، جلوی آنها را میگرفتیم. فاضلاب شهری ممکن است آلودگیاش آنقدر خطرناک نباشد. اما فاضلاب بیمارستانی، فاضلاب صنعتی، آلودگیهای بسیار زیادی دارد که قابلیت بسیار زیادی برای تخریب محیط زیست دارند. خوشبختانه در این دوره رشد بسیار خوبی در ارتباط با تصفیهخانههای شهرکهای صنعتی، تصفیهخانههای فاضلاب شهری داشتیم. پسماندها، معضلی است که همچنان باقی است. ما موفقیت در این زمینه داشتیم ولی به جرات میگویم موفقیت ما کم بوده است. یکی از مسایلی که باید به آن توجه بسیار زیاد شود، پسماندهای شهری در استانهای ساحلی ماست، چه جنوبی و چه شمالی. آن هم یکی از وظایف مهم وزارت کشور است. سازمان حفاظت محیط زیست تلاش بسیار زیادی در این دوره کرد. خوب بود اما خودم راضی نیستم و از این بابت همیشه خودم را سرزنش کردم. میبایست بیشتر در این زمینه کار کنیم.
مشکل دیگر مربوط به کنترل پسماندهای ورودی به کشور است. پسماندهایی که در قابلب کنوانسیون بازل هستند. این پسماندهای خطرناکی هستند و نباید میگذاشتیم وارد کشور شوند. عبور و مرور پسماند را در داخل کشور به طور کامل ممنوع کردیم. هیچ کشوری اجازه نداشت، چون براساس کنوانسیون بازل، این حق ایران است. ما این حق ایران را استفاده کردیم و عبور و مرور یا ترانزیت کلیه پسماندها از داخل کشور ممنوع شد. در بحث پلاستیک که امروز یکی از معضلات اساسی کشور ماست، کیسههای پلاستیکی، مصوبهای برای دولت آماده کردیم ولی متاسفانه به تصویب نرسید. امیدوارم در این دولت به تصویب برسد. از جمله فعالیتهای دیگری که انجام شد، بحثهای مربوط به مواد مخرب لایه ازن است. خوشبختانه تا سال 2050، حفرهای که در لایه ازن ایجاد شده، بسته خواهد شد. کشور ما یکی از موفقترین کشورها در زمینه جلوگیری از تخریب لایه ازن بوده. ما تا امسال چیزی در حدود فکر میکنم 1770 تن مواد مخرب را فقط در این چهار سال حذف کردیم. از کمکهای بینالمللی، تنها یک پروژه ما، 12 میلیون دلار برای جمهوری اسلامی ایران گرفتیم. هم کمک مالی، هم کمک فنی و هم موفقیت در کاهش مواد مخرب لایه ازن. جالب است بدانید، مصوبههایی که از شورای عالی محیط زیست و دولت گرفتیم، در این چهار سال، 33 مصوبه بسیار مهم در همه امور زیستمحیطی بوده است. امور زیستمحیطی که فقط مربوط به معاونت انسانی و محیط زیست انسانی بوده. 33 مصوبه دولتی و از شورای عالی محیط زیست که همه میدانید گرفتن یک مصوبه آن کار بسیار شاقی است. یکی از این مصوبات، راهکار کاهش آلودگی هوای کشور بوده است. سعی کردیم آنها را اجرا کنیم. مشارکت داشتیم در شورای عالی مناطق آزاد. برای اولین بار، سازمان حفاظت محیط زیست عضویت پیدا کرد و کلیه پروژههایی که امروز در مناطق آزاد انجام میشود، مشمول ارزیابی هستند. تداخلی در عرض این چهار سال، مناطق آزاد و ویژه صنعتی تجاری با مناطق حفاظت شده ما نداشتند. برخی تداخلها را هم حذف کردیم. با شورای عالی شهرسازی، مشارکت بسیار خوبی داشتیم، مصوبات بسیار خوبی داشت در زمینه شهر تهران، با مشارکتی که در کمیسیون ماده 5 داشتیم. در بحثهای مختلف، ما تفاهمنامههایی داشتیم با کشورهای مختلف، با سازمانها و وزارتخانهها و دستگاههای داخلی. آخرین چیزی که میخواهم به آن اشاره کنم، این است که در پایان آن دوره، برای این که آیندگان بتوانند راهی و چراغی داشته باشند که چطور پیش بروند تا محیط زیست کشور ما بهبود پیدا کند، برنامههای آتی معاونت محیط زیست انسانی را هم در حوزههای مختلف تدوین کردیم. در حوزه کیفیت هوا، فعالیتهایی که مانده بود و میبایست انجام شود برای آیندگان که دولت دوازدهم است، نوشتیم. در حوزه هوا، پایش، مدیریت زیستمحیطی فرایندها، مدیریت آب و خاک و در زمینههای مختلفی که حوزه معاونت محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست، نیازمند آن است که آنها را کار کند. مسلما افرادی که میآیند با تفکرات جدید، با نگرشهای جدید، قطعا باید اینها را اصلاح کنند و از آنها استفاده کنند.
پایان پیام